حاضر جوابی
نقل است که بین صلاح الدین ایوبی و برادرش مسعود, اختلاف و مبارزه بود و چون مسعود در گذشت, ملک ومال بسیاری برای فرزند خویش (شیرکوه) باقی گذاشت. صلاح الدین معترض میراث او شد و بیشتر آن را مصادره کرد و فقط چیزهایی را که به کار نمی آمد, نگرفت. یک سال بعد, وقتی که صلاح الدین برادر زاده خود (شیر کوه) را دید, به قصد دلجویی از او پرسید: تا کجای قرآن پیش رفته ای؟
گفت: تا این آیه (ان الذین یاکلون اموال الیتامی ظلماً انما یاکلون فی بطونهم نارا) ؛ آنان که اموال یتیمان را به ستم می خورند, شکم خویش را پر از آتش می کنند.
حاضران و صلاح الدین از هوش و حاضر جوابی شیر کوه شگفت زده شدند.
آخرین نظرات