حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: عابدي از بني اسرائيل سه سال پيوسته دعا ميكرد تا خداوند به او پسري عنايت كند، ولي دعايش مستجاب نميشد، روزي در ضمن مناجات عرض كرد:
«يا رب اَبَعيدُ انا منك تَسْمَعني اَمْ قَريب فلا تجيبني»
خدايا! آيا من از تو دورم كه سخنم را نميشنوي يا تو نزديكي ولي جوابم را نميدهي.
در خواب به او گفتند: مدّت سه سال است خداي را با زباني كه به فحش و ناسزا عادت كرده و قلبي آلوده به ستم و نيّت دروغي ميخواني، اگر ميخواهي دعايت مستجاب شود فحش و ناسزا را رها كن و از خدا بترس، قلبت را از آلودگي پاك كن و نيّت خود را نيز نيكو گردان.
اي عمر به بد تباه كردي وي نامه خود سياه كردي
بيدار نميشوي ز غفلت هشيار نميشوي ز سكرت
گوئي ز خدا خبر نداري وز روز جزا خبر نداري
بس عاصي و دل سياه گشتي غرق بحر گناه گشتي
يك لحظه بفكر خويشتن آي چشمي ز درون جانت بگشاي
بنگر نيكو كه در چه كاري افتاده، پياده يا سواري
—————-
سایت اندیشه قم(بخش داستانها و حکایات)
آیا صدایم را نمی شنوی؟
آخرین نظرات